،اسمان،حال تو و حال دلم یک جور است...
تو چرا تیره شدی؟
نکند تنهایی؟
یا خیانت دیدی؟
اسمان حال که اینگونه شدی عاشقان میگویند،نه ببخشید غلط شد سخنم،یعنی امروز نباید تک بود...
هم قدم باید داشت زیر این بارش تو دو نفر باید بود زیر یک چتر سیاه،به تماشای تو و گریه ی تو...
خنده ها میسازند...
اسمان حال تو و حال دلم یک جور است...
نگران از چه شدی من امروز تک و تنهایم اسمان حال تو را میفهمم....